مصاحبه اختصاصی با خانم فاطمه کرمیار- رتبه7 گرایش مهندسی صنایع- صنایع
زبان
|
تحقیق در عملیات 1و2
|
آمار و احتمال
|
دروس تخصصی
|
معدل
|
رتبه صنایع
|
رتبه مالی
|
24.44
|
70.37
|
85
|
33.33
|
14.77
|
7
|
7
|
1.با سلام؛ در ابتدا تشکر میکنم به خاطر وقتی که برای مصاحبه اختصاص دادید. کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟
با سلام
فاطمه کرمیار هستم. فارغالتحصیل سال 86 مهندسی صنایع دانشگاه تهران جنوب
2.در زمان دبیرستان و کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟
دبیرستان همیشه بین نفرات اول تا سوم بودم. اما دوره کارشناسی اهمیت کمتری به درس میدادم و تنها یک هفته قبل از شروع امتحان مطالعه میکردم. با شناختی که آن زمان از خودم داشتم، فکر میکردم جایگاه شغلی و ورود به محیط کاری برای من اهمیت بالاتری دارد. برای همین بلافاصله وارد محیط کار شدم. بعد از سه سال در سال 89 به دلیل سکون فضای کار، تصمیمات و گزارشات غیرعلمی، عدم رشد فکری و ... متوجه نیاز فکری و روحی خود به ادامه تحصیل شدم. کار را رها کردم و شروع به مطالعه برای کنکور ارشد کردم.
3.میخوام در مورد روند درس خوندنتون صحبت کنیم، از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازههای زمانی دو ماهه تقسیم کنید و بگید تو هر بازه چه قدر درس میخوندید؟
البته در کنکور 90 بحث اضافه شدن دروس تخصصی در ماه آبان مطرح شد.
اسفند و فروردین
|
-
|
اردیبهشت و خرداد
|
-
|
تیر و مرداد
|
از ماه مرداد شروع به مطالعه کردم. چون هنوز کار میکردم به طور میانگین 4-5 ساعت در روز و فقط آمار و تحقیق میخوندم.
|
شهریور و مهر
|
ماه شهریور برنامهام مشابه مرداد بود. اما از مهر به طور جدی شروع کردم و میانگین روزی 8 ساعت مطالعه مفید داشتم.
|
آبان و آذر
|
چون به طور ناگهانی خبر از اضافه شدن دروس تخصصی را دادند، استرس زیادی داشتم اما با برنامه ریزی مفید سعی کردم تمام دروس را در مطالعه هفتگی قرار بدهم. بنابراین تا آخر آذر همه دروس اضافه شده را یک بار تمام کرده بودم. فکر میکنم به طور متوسط 10-12 ساعت مطالعه مفید داشتم.
|
دی و بهمن
|
ماه دی و بهمن رو بیشتر به مرور مطالب خوانده شده اختصاص دادم. اما به دلیل خستگی و فشار بالای دو ماه قبل، مطالعه مفید کمتری داشتم. فکر میکنم روزی 6 ساعت
|
4.آیا شما در کلاسهای پژوهش شرکت کردید و در صورت شرکت آیا با کلاسها همگام بودید؟ به نظر شما تأثیر کلاسها در موفقیت شما تا چه حد بود؟
در کلاس آمار و احتمال دکتر ایوزیان و تحقیق 2 استاد زاهدی سرشت شرکت کردم. کلاس دکتر ایوزیان علاوه بر تأثیرات علمی تأثیرات روحی و روانی بالایی روی من گذاشت.
بله سعی میکردمکاملاً با کلاس همگام باشم. تا جایی که به خاطر میآورم من از معدود بچههایی بودم که تمام توصیههای دکتر ایوزیان را بعد از هر جلسه اجرا میکردم.
5.در آزمونها چه طور؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمونها چه طور؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمونها دیدید؟
مهمترین کمکی که شرکت در آزمونها برای من داشت، نظم دادن به برنامه ریزی، سنجیدن توانایی خودم در مقابل بچههای قوی، امکان مرور همه دروس و قرار گرفتن در شرایط کنکور بود. من فکر میکنم تا قبل از ماه مهر بهتر است دانشجوها خودشان را فقط با در نظر گرفتن سطح توانایی خود بسنجند و توجهی به حرفها و برنامه ریزی بچههای دیگر نداشته باشند. اما بعد از حداقل یک بار مطالعه دروس بهتر است توانایی خود را در مقایسه با دیگران محک بزنند و سعی کنند سطح نسبی خودشان را بالا ببرند.
رقابت در آزمونها باعث رشد دانشجوها میشود. من بعد از هر آزمون نتایج آن را بارها تحلیل میکردم و سعی میکردم یک اشتباه را دو بار تکرار نکنم. در بعضی موارد هم موفق نمیشدم، اما به هر حال سعی خودم را میکردم. آزمونهایدپارتمان از این نظر که جامعه آماری بالایی داشت و همچنین مطمئن بودم رقبای اصلی من در این آزمون شرکت میکنند، رقابت خیلی خوبی بود. علاوه بر آن به جرات میتوانم بگویم که بالاتر از 50 درصد موفقیت کنکور تنظیم زمان و انعطاف پذیری روانی بالا در هنگام جلسه کنکور است که این آزمونها در تنظیم زمان پاسخ دهی به سوالات کمک بسیاری به من کرد.
من شخصاً سعی میکردم از آزمونها جلوتر باشم. به نوعی آزمونها برای من نقش مرور هفتگی را داشت. فقط توصیه میکنم که دانشجویان از آزمونها عقب نمانند، چون در این صورت شرکت در آزمون نه تنها هیچ کمکی نمیکند، بلکه باعث افزایش استرس و عدم اعتماد به نفس میشود.
6.با توجه به اینکه رشتهی شما در کارشناسی هم صنایع بود چه لزومی دیدید که در کلاسهای آمار و تحقیق هم شرکت کنید؟
به دلیل حجم بالای درس احتمال و فاصله 3 ساله خودم با دانشگاه، فکر نمیکردم بتوانم به تنهایی از پس آن بر آیم، بنابراین در کلاس دکتر ایوزیان شرکت کردم که خوشبختانه حدسم درست بود. برای تحقیق 2 نیز همین اتفاق افتاد. چون این درس ناگهانی اضافه شده بود، تصمیم گرفتم در کلاس آن شرکت کنم، که تأثیر خیلی خوبی داشت.
7.نحوه تست زدن شما به چه صورت بود؟ در واقع منظورم اینه که چه نسبت درس میخوندید و چه نسبت تست میزدین؟ و آیا روش خاصی برای تست زدن داشتید؟
در مورد احتمال و آمار به همان ترتیب که دکتر ایوزیان میگفتند پیش میرفتم. یعنی اوایل تستها را همزمان با درس میزدم اما بدون در نظر گرفتن زمان. در مورد بقیه دروس تست زدن من سه مرحله داشت:
1. در مرحله اول وقت بیشتری برای مطالعه و درک مطالب میگذاشتم و زمان کمتری را به تست زدن اختصاص میدادم. همچنین حجم تستها نیز در این مرحله خیلی کمتر بود.
2. در مرحله دوم به مرور، زمان و حجم تست زنی بیشتر شد و سعی کردم با زدن تستهای بیشتر، تسلط نسبی بالاتری روی مباحث پیدا کنم.
3. در مرحله سوم هدف تسلط بیشتر نبود بلکه سعی میکردمتکنیکهای تست زنی را رعایت کنم.
مثلاً تستهای مختلف از دروس مختلف را بدون وقفه میزدم، زمان بندی میکردم، تستها را طبقه بندی میکردم و مهمتر از همه یاد گرفتم چگونه از تستهایی که ارزش زمان گذاشتن در یک مدت محدود را ندارند، به راحتی بگذرم. البته ما برای دروسی که تازه اضافه شده بود، منابع تستی زیادی نداشتیم که مشکلاتی را به وجود میآورد.
8.منابع شما برای کنکور ارشد سال 90 (دو دوره قبل) در درسهای مختلف چی بود و چه منابعی پیشنهاد میکنید برای داوطلبان؟
نام درس
|
منابع
|
احتمال و آمار مهندسی
|
کتابهای دکتر ایوزیان
|
تحقیق در عملیات
|
کتاب بازارا و کتاب و جزوه آقای زاهدی سرشت
|
طرح ریزی
|
فقط جزوه آقای نیکوفکر
|
موجودی
|
جزوه آقای عبدالله زاده و کتاب مدرسان شریف
|
کنترل پروژه
|
کتاب آقای سبزه پرور
|
کیفیت
|
در سال 90 کتاب مناسبی پیدا نکردم- برخی جزوههای دانشگاه
|
اقتصاد مهندسی
|
کتاب دکتر اسکونژاد
|
زبان
|
Essential Words
|
چون دو سال از کنکور سال 90 گذشته و سطح سوالات خیلی سختتر شده، پیشنهاد میکنم دانشجویان امسال از منابعی که استادان موسسه توصیه میکنند، استفاده کنند.
9.آیا از ابتدا به رشته صنایع علاقه داشتید و چطور شد که این رشته را انتخاب کردید؟
نه دوره کارشناسی شناختی از این رشته نداشتم. اسمش برایم جذاب بود. با گذشت زمان بیشتر به رشتهامعلاقهامند شدم و تصمیم گرفتم در این رشته ادامه تحصیل دهم.
10.زمانی که احساس میکردی خسته از درس خوندنی یا به هر دلیلی نا امید میشدی، چه کار میکردی؟ چه کار میکردی که دوباره به مسیر کنکور برمیگشتی؟
خوب اینکه از محیط کار و روابط اجتماعی و یک زندگی شلوغ و پر تحرک مجبور بودم چند ماه در یک اتاق، تنها و با چند کتاب خودم را مشغول کنم، گاهی دلسرد کننده بود. خستگی دو ماه آخر هم مزید بر علت میشد. گاهی وقتی فکر میکردم ممکن است در کنکور موفق نشوم و آنچه از دست دادم را نیز دیگر بدست نیاورم بسیار ناامید میشدم. در این مواقع کتاب را کنار میگذاشتم، به خودم فرصت میدادم و وقتی آیندهای که هنگام تصمیم گیری برای خود متصور بودم را تجسم میکردم، مطمئن میشدمعلاقهای به بازگشت به شرایط گذشته ندارم و این باعث میشدانگیزهام روز به روز بیشتر شود. با این حال هر روز به خودم یادآوریمیکردم که وظیفه من تلاش کافی است و نتیجه را به خدا واگذار کردم. روحیه گرفتن از خانواده و هم صحبتی با دوستان و تفریحات هفتگی هم کمک زیادی به من کرد.
البته سایت دکتر ایوزیان هم سرشار از امید و انگیزه بود و من تقریباً هر روز به آن سر میزدم و انرژی میگرفتم.
11.کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیهای برای داوطلبین داری؟
همانطور که گفتم گاهی متوجه نقاط ضعف خود در آزمونهامیشدم اما در بعضی موارد نتوانستم کاری برای آن انجام دهم. یکی از این موارد زبان است. فکر میکنم برای بچههایی که از الآن برای کنکور سال آینده زمان دارندبهترین فرصت مطالعه زبان در اختیارشان است. من برای زبان وقت کمی گذاشتم و مجبور شدم انرژی بیشتری روی درسهای دیگر بگذارم تا آن را جبران کنم. به بچهها توصیه میکنم، تکنیکهای تست زنی Reading را از کتابهای تافل مطالعه کنند. البته این مشکل در مدیریت زمان سر جلسه کنکور نیز برای من وجود داشت و وقت خیلی کمی را به زبان اختصاص دادم.
12.در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه ای از خودت متصور بودی؟یکی نزدیک بهمن و قبل از کنکور و یکی هم اسفند و بعد از کنکور؟
زمانی که شروع کردم به رتبه تک رقمی فکر میکردم. اما نزدیک کنکور اصلاً به رتبه فکر نمیکردم و فقط میخواستم این مرحله زودتر تمام شود. بعد از کنکور هم خوشحال بودم که همه تلاشم را کردهام و به نتیجه فکر نمیکردم. حتی پاسخ نامه را هم تهیه نکردم. مهم این بود که از خودم راضی هستم.
13.در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چقدر وقت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟
هفتهای یک روز را با دوستانم سپری میکردم. که معمولاً بعد از ظهر جمعه بود، به خصوص بعد از آزمون.
14.چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتت بیشترین تأثیر را داشتن؟
خانوادهام. من پشتکار و هدف داشتن در زندگی را از پدرم آموختم. شرکت در کنکور به اصرار ایشان بود و ایمانی که پدر و مادرم به توانایی من داشتند، باعث دلگرمی و انگیزه بیشتر من بود.
مشاورههای اینترنتی دکتر ایوزیان هم واقعاً برای من راهگشا بود. در کنار آن انرژی مثبت بعضی دوستانم در این مسیر خیلی برایم مفید بود. که از همه آنها متشکرم.
15.تو بحث ارشد مهندسی صنایع، اگه به عقب برگردی بازم برای کنکور همین دپارتمان صنایع پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب میکنی؟
بله قطعاً
16.به عنوان سوال آخر برامون از اون چند ماه (آخر بهمن تا اول اردیبهشت) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبهای در انتظارمه، بگید؟
همانطور که گفتم خوشحال بودم که تمام شده! سعی کردم به زندگی عادی خودم ادامه بدهم. مجدداً به محیط کار برگشتم تا فکر و خیال نداشته باشم. همانطور که گفتم نتیجه را به خدا واگذار کرده بودم و فکر میکردم کار دیگری نیست که از من بربیاید. اما وقتی ناخودآگاه استرسهای ناگهانی به سراغم میآمد، سعی میکردم با تفریحات مختلف، وقت گذراندن با دوستان، دیدن فیلم و موسیقی و ... ذهنم را از این فضاها دور نگه دارم.
17.ممنون از وقتی که به ما دادی تا بتونیم تجربیات خوبت رو به سایر داوطلبین انتقال بدهیم.
ممنون من هم از طراحان این مصاحبه تشکر میکنم. امیدوارم هر کس به اندازه تلاشش نتیجه بگیرد و به نظرم این سادهترین مفهوم عدالت است که امیدوارم طراحان کنکور دو سال اخیر نیز بیشتر به آن توجه داشته باشند.